آب آب را گل نکنیم: در فرودست انگار، کفتری میخورد آب. یا که در بیشه دور سیرهای پر میشوید یا در آبادی کوزهای پر میگردد. آب را گل نکنیم: شاید این آب روان، میرود پای سپیداری، تا فرو شوید اندوه دلی دست درویشی شاید، نان خشکیده فرو برده در آب.… بیشتر »
کلید واژه: "شعرنو،سهراب سپهری"
تو چه گفتی سهراب؟ قایقی خواهم ساخت … با کدوم عمر دراز؟ نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت پس بگو ای سهراب … شعر نو خواهم ساخت بیخیال قایق …. یا که میگفتی ….… بیشتر »
صدای پای آب نثار شبهای خاموش مادرم! اهل كاشانم روزگارم بد نیست. تكه نانی دارم، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی. مادری دارم، بهتر از برگ درخت. دوستانی، بهتر از آب روان. و خدایی كه در این نزدیكی است: لای این شب بوها، پای آن كاج بلند. روی آگاهی آب، روی… بیشتر »
آخرین نظرات