بود آیا که در میکده ها بگشا یند گره از کار فرو بسته ی ما بگشایند
اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند
به صفای دل رندان صبوحی زدگان بس در بسته به مفتاح دعابگشایند
نامه تعزیت دختر رز بنویسید تا همه مغ بچگان زلف دو تا بگشایند
گیسوی چنگ ببرید به مرگ می ناب تا حریفان همه خون از مژه ها بگشایند
در میخانه ببستند خدایا مپسند که در خانه تزویر و ریا بگشایند
حافظ این خرقه که داری تو ببینی فردا که چه زنار ززیرش به دعا بگشایند
حافظ
آخرین نظرات