درآن لحظه که امیدی به بهبود اوضاع نداشتی وهر روزت بدتر از دیروزت بود در آن لحظه نه ناشکری کن ونه ناامیدباش فقط صبر پیشه کن وبه امیدبهبوداوضاع شرایط را تحمل کن وهرگزفراموش نکن که اگرمصیبتی به تو ازناحیه پروردگارت رسیدخارج ازمحدوده ی حکمتش نبوده وخدایی… بیشتر »
کلید واژه: "داستان، وفای عشق، تو تویی"
پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد… در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که از آن حوالی رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخم های پیرمرد را پانسمان کردند، سپس به او گفتند: باید از شما عکسبرداری شود تا… بیشتر »
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم فارغ از خود شدم وکوس انا الحق بزدم هم چو منصور خریدار سر دارشدم غم دلدار فکنده است به جانم شرری که به جان آمدم و شهره ی بازار شدم در… بیشتر »
گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود گاهی نمی شود که نمی شود گاهی بساط عیش خودش جور می شود گاهی دگر تهیه به دستور می شود گه جور می شود خودآن بی مقدمه گه با دو صد مقدمه ناجور می شود گاهی هزار ورد و دعا بی اجابت است گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود گاهی… بیشتر »
آخرین نظرات