یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نِه ای از سِرّ غیب باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل اَر سیل فنا بنیاد هستی برکند چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
موضوع: "امام زمان"
قطعه گمشدهای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاری است نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است
اولین زائران و بیعت کنندگان امام زمان (عج)مردمانی از قم و مناطق غربی ایران (وارثان سلمان فارسی و مشتاقان و زمینه سازان ظهور او )بودند.
بزرگ ترین ارتفاع برای سقوط افتادن از چشم مهدی فاطمه است
تعجیل در فرج آقا صلوات
گفتند یار سفرکرده باز می رسد بیش از هزار سال گذشت و خبر نشد
گفتند مستجاب می شود گر دعا کنید ما را چرا دعای فرج کارگر نشد
آخرین نظرات